همه دوره های غم و اندوه عمیق را می گذرانند. این احساسات بسته به شرایط معمولاً طی چند روز یا چند هفته از بین می روند. اما غم و اندوه عمیقی که بیش از دو هفته طول می کشد و توانایی شما را تحت تأثیر قرار می دهد ، ممکن است نشانه افسردگی باشد.
برخی از علائم رایج افسردگی عبارتند از:
افسردگی به طور متفاوتی بر همه تأثیر می گذارد و ممکن است فقط برخی از این علائم را داشته باشید. همچنین ممکن است علائم دیگری داشته باشید که در اینجا ذکر نشده است. به خاطر داشته باشید که داشتن بعضی از این علائم گاه به گاه بدون داشتن افسردگی نیز امری طبیعی است.
اما اگر آنها شروع به تأثیر بر زندگی روزمره شما کنند ، ممکن است نتیجه افسردگی باشد.
انواع مختلف افسردگی وجود دارد. در حالی که آنها برخی علائم مشترک را دارند ، اما تفاوتهای اساسی نیز دارند.
در اینجا نگاهی داریم به 9 نوع افسردگی و چگونگی تأثیر آن بر افراد.
افسردگی اساسی به عنوان اختلال افسردگی اساسی ، افسردگی کلاسیک یا افسردگی تک قطبی نیز شناخته می شود. این تقریباً رایج است - حدود 16.2 میلیون بزرگسال در ایالات متحده حداقل یک دوره افسردگی اساسی را تجربه کرده اند.
افراد مبتلا به افسردگی اساسی در بیشتر روز و هر روز علائمی را تجربه می کنند. مانند بسیاری از شرایط سلامت روان ، ارتباط چندانی با آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد ندارد. شما می توانید یک خانواده دوست داشتنی ، تعداد زیادی دوست و یک شغل رویایی داشته باشید. شما می توانید نوعی زندگی را داشته باشید که دیگران حسادت کنند و هنوز هم افسردگی داشته باشند.
حتی اگر دلیل واضحی برای افسردگی شما وجود نداشته باشد ، به این معنی نیست که واقعی نیست یا می توانید به راحتی آن را حل کنید.
این یک نوع شدید افسردگی است که علائمی مانند:
این علائم می توانند هفته ها یا حتی ماه ها ادامه داشته باشند. برخی از افراد ممکن است یک دوره افسردگی اساسی داشته باشند ، در حالی که دیگران آن را در طول زندگی خود تجربه می کنند. صرف نظر از اینکه علائم آن چقدر ادامه دارد ، افسردگی اساسی می تواند در روابط و فعالیتهای روزمره شما مشکل ایجاد کند.
اختلال افسردگی مداوم ، افسردگی است که به مدت دو سال یا بیشتر ادامه دارد. به آن دیستیمیا یا افسردگی مزمن نیز گفته می شود. افسردگی مداوم ممکن است به اندازه افسردگی اساسی احساس نشود ، اما هنوز هم می تواند روابط را تنش زا کند و کارهای روزمره را دشوار کند.
برخی از علائم افسردگی مداوم شامل موارد زیر است:
اگرچه این یک نوع افسردگی طولانی مدت است ، اما شدت علائم می تواند ماهها یک بار قبل از اینکه دوباره بدتر شود ، شدت یابد. برخی از افراد همچنین قبل یا در حالی که به اختلال افسردگی مداوم مبتلا هستند ، دچار دوره های افسردگی اساسی می شوند. به این حالت افسردگی مضاعف گفته می شود.
افسردگی مداوم هر سال سالها طول می کشد ، بنابراین افراد مبتلا به این نوع افسردگی ممکن است احساس کنند علائم آنها فقط بخشی از چشم انداز طبیعی آنها در زندگی است.
افسردگی شیدایی شامل دوره هایی از شیدایی یا هیپومانیا است ، که در آن شما احساس خوشبختی می کنید ، و با دوره های افسردگی متناوب می شوید. افسردگی شیدایی یک نام منسوخ برای اختلال دو قطبی است .
برای تشخیص اختلال دو قطبی I ، باید دوره ای از شیدایی را تجربه کنید که به مدت هفت روز یا در صورت نیاز به بستری شدن در بیمارستان ، کمتر طول بکشد. ممکن است قبل یا بعد از آن ، یک دوره افسردگی تجربه کنید.
دوره های افسردگی همان علائم افسردگی اساسی را دارند ، از جمله:
علائم یک مرحله شیدایی عبارتند از:
در موارد شدید ، اپیزودها می تواند شامل توهم و هذیان باشد. هیپومانیا نوع کمتری از شیدایی است. همچنین می توانید دوره های مختلفی داشته باشید که در آن علائم هم شیدایی و هم افسردگی داشته باشید.
برخی از افراد مبتلا به افسردگی اساسی نیز دوره هایی از دست دادن ارتباط با واقعیت را پشت سر می گذارند. این به روان پریشی معروف است ، که می تواند توهم و توهم داشته باشد. تجربه هر دو مورد با هم از نظر بالینی به عنوان اختلال افسردگی اساسی با ویژگی های روان پریشی شناخته می شود. با این حال ، برخی از ارائه دهندگان هنوز از این پدیده به عنوان روان پریشی افسردگی یا افسردگی روان پریشی یاد می کنند.
توهم زمانی است که چیزهایی را می بینید ، می شنوید ، بو می کنید ، مزه می کنید یا احساس می کنید که واقعاً در آنجا نیست. به عنوان مثال این می تواند شنیدن صدا یا دیدن افرادی باشد که در آن حضور ندارند. توهم عقیده ای کاملاً نزدیک است که کاملاً نادرست است و یا منطقی نیست. اما برای شخصی که روان پریشی را تجربه می کند ، همه این موارد بسیار واقعی و واقعی است.
افسردگی همراه با روان پریشی می تواند علائم جسمی نیز ایجاد کند ، از جمله مشکلات در حالت بی حرکت یا کند شدن حرکات بدنی.
افسردگی پری ناتال که از نظر بالینی به عنوان اختلال افسردگی اساسی با شروع پریود شناخته می شود ، در دوران بارداری یا در طی چهار هفته پس از زایمان رخ می دهد. غالباً افسردگی پس از زایمان نامیده می شود. اما این اصطلاح فقط به افسردگی پس از زایمان اطلاق می شود. افسردگی پری ناتال می تواند در حین بارداری رخ دهد.
تغییرات هورمونی که در دوران بارداری و زایمان اتفاق می افتد می تواند باعث تغییراتی در مغز شود که منجر به تغییرات خلقی شود. کمبود خواب و ناراحتی جسمی که اغلب همراه با بارداری و داشتن نوزاد تازه متولد شده است نیز کمکی نمی کند.
علائم افسردگی پری ناتال می تواند به اندازه علائم افسردگی اساسی باشد و شامل موارد زیر است:
زنانی که فاقد حمایت هستند یا قبلاً افسردگی داشته اند ، در معرض خطر ابتلا به افسردگی پری ناتال هستند ، اما ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد.
اختلال نارسایی قبل از قاعدگی (PMDD) یک شکل شدید از سندرم قبل از قاعدگی (PMS) است . در حالی که علائم PMS می تواند از نظر جسمی و روانی باشد ، علائم PMDD بیشتر روانشناختی است.
این علائم روانشناختی شدیدتر از علائم مرتبط با PMS است. به عنوان مثال ، برخی از زنان ممکن است در روزهای منتهی به پریود احساسات بیشتری داشته باشند. اما فرد مبتلا به PMDD ممکن است سطحی از افسردگی و اندوه را تجربه کند که مانع عملکردهای روزمره می شود.
سایر علائم احتمالی PMDD عبارتند از:
به طور مشابه افسردگی پری ناتال ، اعتقاد بر این است که PMDD مربوط به تغییرات هورمونی است. علائم آن اغلب دقیقاً پس از تخمک گذاری شروع می شود و پس از پریود شدن ، کاهش می یابد.
برخی از زنان PMDD را فقط به عنوان یک مورد بد از PMS رد می کنند ، اما PMDD می تواند بسیار شدید شود و شامل افکار خودکشی باشد.
افسردگی فصلی ، اختلال عاطفی فصلی نیز نامیده می شود و از نظر بالینی به عنوان اختلال افسردگی اساسی با الگوی فصلی شناخته می شود ، افسردگی است که مربوط به فصول خاصی است. برای بیشتر افراد ، این اتفاق در ماه های زمستان اتفاق می افتد.
علائم اغلب در پاییز شروع می شود ، همانطور که روزها کوتاه می شوند و در زمستان ادامه دارند. آنها عبارتند از:
افسردگی فصلی ممکن است با پیشرفت فصل بدتر شود و منجر به افکار خودکشی شود. به محض چرخش بهار ، علائم بهبود می یابند. این ممکن است مربوط به تغییر در ریتم بدن شما در پاسخ به افزایش نور طبیعی باشد.
افسردگی وضعیتی ، که از نظر بالینی به عنوان اختلال تنظیم با خلق و خوی افسرده شناخته می شود ، از بسیاری جهات مانند افسردگی اساسی به نظر می رسد.
اما با وقایع یا موقعیت های خاص ایجاد می شود ، مانند:
البته احساس غم و اضطراب در حوادثی از این دست امری طبیعی است - حتی کمی برای کنار رفتن از دیگران. اما افسردگی موقعیتی زمانی اتفاق می افتد که این احساسات با رویداد تحریک کننده تناسب داشته و در زندگی روزمره شما تداخل ایجاد کنند.
علائم افسردگی وضعیتی معمولاً ظرف سه ماه پس از واقعه اولیه شروع می شوند و می توانند شامل موارد زیر باشند:
افسردگی غیر معمول به افسردگی گفته می شود که در پاسخ به وقایع مثبت به طور موقت از بین می رود. ممکن است پزشک از آن به عنوان اختلال افسردگی اساسی با ویژگی های غیرمعمول یاد کند.
علیرغم نام آن ، افسردگی غیرمعمول غیر معمول یا نادر نیست. همچنین به معنای جدی یا جدی بودن آن نسبت به انواع دیگر افسردگی نیست.
داشتن افسردگی غیرمعمول می تواند خصوصاً چالش برانگیز باشد زیرا ممکن است همیشه برای دیگران (یا خودتان) افسرده به نظر نرسید. اما ممکن است در یک دوره افسردگی اساسی نیز اتفاق بیفتد. همچنین می تواند با افسردگی مداوم بروز کند.
علائم دیگر افسردگی غیر معمول می تواند شامل موارد زیر باشد:
اگر فکر می کنید هر نوع افسردگی دارید ، مهم است که با پزشک پیگیری کنید. همه انواع افسردگی که در این مقاله به آنها پرداخته شده قابل درمان هستند ، اگرچه یافتن روش درمانی مناسب برای شما ممکن است مدتی طول بکشد.
اگر دوره قبلی افسردگی داشته اید و فکر می کنید این اتفاق ممکن است دوباره تکرار شود ، بلافاصله به روانپزشک یا سایر متخصصان بهداشت روان مراجعه کنید.
اگر قبلاً هرگز افسردگی نداشته اید ، با پزشک مراقبت های اولیه خود شروع کنید. برخی از علائم افسردگی می تواند به یک بیماری جسمی زمینه ای مربوط باشد که باید رفع شود.
سعی کنید تا آنجا که می توانید در مورد علائم خود به پزشک خود اطلاع دهید. در صورت امکان ذکر کنید:
ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشد ، اما سعی کنید همه چیز را به پزشک خود بگویید. این به آنها کمک می کند تا تشخیص دقیق تری به شما بدهند و شما را به نوع مناسب متخصص بهداشت روان معرفی کنند.